از ببخشید گفتن بیزام
صدایت نزدیک پنجره تمام میشود
و من به دنبال یک شروع می گردم
جایی نزدیک
نزدیک ملودی اشنا
یک تو و دو تو.
تو.
+ نوشته شده در جمعه سوم فروردین ۱۴۰۳ ساعت 23:30 توسط زینب کسرا
|
صدایت نزدیک پنجره تمام میشود
و من به دنبال یک شروع می گردم
جایی نزدیک
نزدیک ملودی اشنا
یک تو و دو تو.
تو.
جا می روم و همان وقت خالی
به یک صدا از دور، کلاغی در شهری خاکستری
تیز می شوم.
می روم و جایی دوباره تمام می شوم.تیزی تکرار و خامی کندم را کجا میبری؟
یک افسوس برای می کاری
هیچ کلاغی و هیچ صدایی
کنار نرفته برای تو، من؟