حرفی برای گفتن ندارم.

امده بودم با کلمات تکراری

خمر بچینم.

پس بگویم که چی!

که چی!

حرفی برای گفتن ندارم.

امده بودم با کلمات تکراری

خودم را فراموش کنم

به یاد بیاورم.

حرفی زده باشم؟

نه.که چی! که چی!