درختی در دشت تپه ها.

مردی پسر خواهد شد به پاکی تمام،

در شهری خسته با روایتی در هم.

روزی ماورای هر چه هست،خود را خواهد یافت

روزی علیه خود،درخت خواهد شد.

و تو ای دختر!

پایان،فراموش.

دوباره خداوند سپرده می شود.

این چنین

پسری بی الایش اغوشی را می نوازد برای درخت.

شهود زندگی"ست؟

پس ما شهودیم.