در حیاطی که باغچه ای ارام دارد.

فراموش نکنی همیشه ان جا خواهم ماند.

حتی وقتی زیتون را به انگشتری می فروشی.

حتی وقتی اینه می میرد.( انعکاسی نیست دیگر).

ان جا برای تو

زیر باران و سیل ابر های سوخته هم دستی تکان خواهم داد.

ان گونه که بوسه ی مادرت می خندد روی پیشانی.